گستره معرفتی حماسه آتش‌نشانان از نگاه آیت‌الله مکارم شیرازی

«در زندگی هر قوم و جمعیتی روزهای است که تنها ایثار و فداکاری‏ می‌تواند حل مشکل کند، و کمک‌های متقابل مادی در چنین حالتی بی‌اثر است.» به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی این مرجع تقلید «ایثار» صفت بسیار ممتازی است که جز اولیاء الله و مومنان خالص و مخلص از عهده آن

کد خبر : 5599
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳ - ۲:۲۳

«در زندگی هر قوم و جمعیتی روزهای است که تنها ایثار و فداکاری‏ می‌تواند حل مشکل کند، و کمک‌های متقابل مادی در چنین حالتی بی‌اثر است.»

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی این مرجع تقلید «ایثار» صفت بسیار ممتازی است که جز اولیاء الله و مومنان خالص و مخلص از عهده آن بر نمی‌آیند، زیرا ایثارگر دیگران را بر خود ترجیح می‌دهد. پیامبر اکرم (ص) و صحابه خاص آن حضرت و همچنین اهل ‌بیت علیهم السلام نمونه‌های کاملی هستند که خداوند در قرآن آنان را به این صفت ممتاز ستوده است.

در وهلۀ نخست، جریان بسیار دردناک آتش سوزی در تهران و شهادت جمعی از آتش نشانان عزیز و جان بر کف که جانشان را ازدست دادند و به  همه آن عزیزانی که در این راه صدمه دیدند؛ مجروحین و بازماندگان شهیدان، تسلیت می‌گویم.

با این تفاسیر باید به فرهنگ ایثار و جانفشانی اشاره کرد و گفت ایثار و فداکاری از جمله مسائل اخلاقی است که در ارتباط با مردم تعریف می‌شود، زیرا در تاریخ ملت‌ها روزهایی پیش می‌آید که بدون ایثار و فداکاری و دادن قربانیان بسیار خطرات بر طرف نمی‌شود، لذا برخی افراد در مقاطعی خاص که نیازمند به فداکاری است، ایثار و فداکاری از خود نشان داده‌اند که در این میان اولیاء الله قویترین چهره‌های اخلاق به شمار می‌روند که ایثار و فداکاری را در حد اعلی دارا بوده‌اند.

بدون شک ایثار و فداکاری یک کار انسانی و پر ارج محسوب می‌شود و نشان می‌دهد که فاعل آن دارای عالی‌ترین عواطف مردمی و انسانی است که شعاعش چنان وجود او را روشن ساخته که از منافع خویش می‌گذرد و تن به محرومیت می‌دهد تا انسان‌های دیگر راحت باشند.

وجود این فضیلت اخلاقی نشان دهندۀ ایمانی است که فراتر از مسائل مادی است و با چیزی نمی‌توان آن را مبادله کرد، همه جا با انسان است و لحظه‌ای از او جدا نمی‌شود، و همه چیز در برابر آن کوچک و کمرنگ است.

*چیستی مفهوم ایثار

«ایثار» عبارت از این است که انسان دوست دارد دیگران در نعمت باشند، هرچند خودش در محرومیت به سر ببرد و حتی حاضر است آنچه را دارد در اختیار دیگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد. این حالت والا را «ایثار» می‌گویند که یکی از مهم‌ترین صفات برجسته انسانی است. لذا «ایثار» به معنای برتری بخشیدن کسی است، خواه بر خویشتن باشد یا بر دیگری.

«ایثار» صفت بسیار ممتازی است که جز اولیاء الله و مومنان خالص و مخلص از عهده آن بر نمی‌آیند، زیرا ایثارگر دیگران را بر خود ترجیح می‌دهد. پیامبر اکرم (ص) و صحابه خاص آن حضرت و همچنین اهل ‌بیت علیهم السلام نمونه‌های کاملی هستند که خداوند در قرآن آنان را به این صفت ممتاز ستوده است.

آری ایثار آن است که دیگران را با بزرگواری بر خود مقدم بشماریم؛ اینگونه است که جایگاه ایثار و فداکاری  به مراتب بالاتر از انفاق است به نحوی که همگان سعادت آن را ندارند، و از صفات ویژه مومنان واقعی است.

لذا روح انسانی به آنجا می‌رسد که ایثار و گذشت را سرلوحه زندگی قرار داده، و افرادی برای حمایت از محرومان یک جامعه، اقدام به «ایثار» می‌کنند، یعنی از حقوق مسلم خود به نفع آنان صرف نظر نمایند و تن به محرومیت می‌نهند.

بی‌تردید اگر ما طرفدار یک مکتب معنوی باشیم که ایثار و فداکاری و گذشت را وسیله ترقی وتکامل معنوی انسان بدانیم در آن موقع انسان برای دیگران کار کند و حتی در مواقع بحرانی برای نجات جان دیگر هم نوعان و حیات و زندگی آنها می‌میرد.

فلاسفه‌ای که معتقد به حاکمیت عقل بر همه چیز و لزوم پیروی از آن در همه چیز هستند، پشتوانه مسائل اخلاقی را درک عقل از خوب و بد اشیاء می‌دانند؛ مثلا، می‌گویند عقل به خوبی درک می‌کند که ایثار و شجاعت فضیلت است، و بزدلی و جُبن، رذیلت.

برخی دیگر، پشتوانه را ادراک وجدان می‌دانند، می‌گویند وجدان همان عقل عملی است که مهم‌ترین سرمایه انسان است؛ بنابراین، همین که وجدان ما می‌گوید ایثار، فداکاری، سخاوت و شجاعت خوب است، همین کافی است که ما را برای رسیدن به این نیکی‌ها بسیج کند، و همین که می‌گوید: بخل، خودخواهی، و خودپرستی بد است، کافی است ما را از آن باز دارد.

به این ترتیب، پشتوانه عقلی و وجدانی به هم می‌رسند، و دو تعبیر مختلف از یک واقعیت محسوب می‌شوند. بی‌شک وجود این پشتوانه، یک واقعیت است و می‌تواند در حد خود انگیزه مطلوبی برای نیل به تربیت نفوس و فضائل اخلاقی بوده باشد.

جهان آفرینش صحنه ایثار است و بذل و بخشش، زمین آنچه را در اختیار دارد به گیاهان و حیوانات ایثارگرانه تقدیم می‌کند، و درختان و گیاهان تمام مواهب خویش را در اختیار انسان‌ها و جانداران دیگر می‌گذارند، قرص خورشید روز به روز لاغرتر می‌شود و نور افشانی می‌کند، ابرها می‌بارند و نسیم‌ها می‌وزند و امواج حیات را در همه جا می‌گسترانند، این نظام آفرینش است. ولی تو ای انسان چگونه می‌خواهی گل سرسبد این جهان باشی!

حیات انسانی شکوفا شدن گلهای عقل و خرد و ملکات برجسته در روح انسان هم چون ایثار و فداکاری است. زیرا ایثار و جانفشانی و گذشت و آمادگی برای شهادت در راه خدا به ما می‌آموزد، که با پیمودن مدارج تقوا در مسیر انسان کامل قرار گیریم و روز به روز به خدا نزدیکتر شویم.

گفتنی است در طول زندگی انسان‌ها مواقع حساسی پیش می‌آید که حل مشکلات به کمک اصل عدالت به تنهایی امکان پذیر نیست، بلکه نیاز به ایثار و گذشت و فداکاری دارد، که با استفاده از اصل «احسان» باید تحقق یابد. فی المثل آتش سوزی، طوفان یا سیل و زلزله، بخشی از کشوری را ویران نموده، اگر مردم در چنین شرائطی بخواهند در انتظار آن بنشینند تا با سایر قوانین عادی، مشکل حل شود، امکان پذیر نیست، اینجاست که باید همه کسانی که دارای امکانات بیشتر از نظر نیروی فکری و جسمانی و مالی هستند، دست به فداکاری بزنند، و تا آنجا که در قدرت دارند، ایثار کنند، و گرنه وقایع یا حوادث دردناک، جمع کثیری را به کلی فلج خواهد کرد.

البته در جوامع غربی عاطفه انسانی، ایثار، گذشت، فداکاری و مانند اینها مفهومی ندارد و آن چه در مسیر منافع مادی افراد و ملتها نیست محکوم به فنا است. لیکن تاسف آور است برخی در داخل  نیز به هنگام بروزمشکلات خود را کنار می‌کشند و چنین می‌پندارند که ایثار و فداکاری بر عهده توده‌های مردم است؛ حال آنکه غفلت از جان محرومان و ترک انصاف وجود و بخشش و ایثار، مورد نکوهش عقل و خرد است.

هم‌چنین باید گفت برای بقاء یک جامعه، گاه، خدمات بلاعوض لازم دارد، که نیاز به ایثار و «رحمت» دارد؛ روشن‌تر بگوییم: در زندگی هر قوم و جمعیتی روزهایی است که تنها ایثار و فداکاری‌ می‌تواند حل مشکل کند، و کمک‌های متقابل مادی در چنین حالتی بی‌اثر است، بی‌اثر!

*نشانه شناسی ایثار و فداکاری آتش‌نشانان قهرمان

مرگ اندیشی؛ معادباوری؛ شوق به لقای الهی

بی‌تردید گذشت، ایثار و فداکاری همه بازتاب اعتقاد به زندگی جاویدان در سرای دیگر است، اگر در تاریخ اسلام و حماسه‌های جاویدان و شرح ایثارگری‌های کسانی که با تمام وجودشان در راه پیشبرد آئین پاک اسلام جانفشانی‌ کردند دقت کنیم می‌بینیم که اسلام در تعلیمات خود این درس بزرگ را به آنها آموخته بود که شهادت در راه خدا و در طریق حق و عدالت به معنی فناء و نابودی و مرگ نیست، بلکه سعادت است و زندگی جاویدان و افتخار ابدی؛ لذا افرادی که چنین درسی را در این مکتب بزرگ آموخته‌اند پروانه ‌وار می‌سوزند و قربانی می‌شوند و افتخار می‌کنند.

بنابراین انسان‌ها می‌توانند به این مقام برسند که ماسوای خدا را فدای پروردگار و خالق کنند و محبوب حقیقی را بر دیگران مقدم دارند، و به قول امام صادق(علیه السلام) : «دلیل الحب ایثار المحبوب علی ماسواه؛ و نشان دوستی، مقدّم داشتن محبوب بر جز اوست.» که در سر سلسله این افراد، انبیاء و ائمه (علیه السلام) جلوه و درخشندگی خاصی دارند.

اینچنین است که مقام «محسنین» از مجاهدین فراتر است چرا که آنها علاوه بر جهاد و تلاش در راه نجات خود، دارای مقام ایثار و احسانند و برای دیگران نیز تلاش می‌کند. زیرا تنها بهایی که برای ایثار جان طلب می‌کنند، همان خشنودی خدا است.

به همین دلیل شهیدان راه «الله» که باید برترین پاداش‌ها را در برابر آن ایثار بزرگشان دریافت دارند به گواهی قرآن پاداش قرب الهی را می‌یابند، و تعبیر «عند ربهم» شاهد گویای این واقعیت است.

جانفشانی در قله‌های ایثار و ایمان

بدون شک کسانی که در ایمان بر دیگران مقدم می‌شوند هم شجاعت و آگاهی بیشتری دارند، و هم ایثار و فداکاری فزونتر.

لذا ایمان به علم و قدرت لایزالی که از درون و بیرون انسان بطور یکسان آگاه است و بر آن نظارت می‌کند، می‌تواند ریشه نهال‌های اخلاقی هم چون «گذشت» و «فداکاری» و «ایثار» را در درون جان انسان پرورش دهد.

ورود همه به منطقه امن‌ «ایمان و خداپرستی و حق‌طلبی» موجب می‌شود تا گذشت و ایثار برای خدا و در راه او درخشندگی خاصی داشته و از بارزترین صفات انسانی قلمداد شود، به نحوی که  هر کجا ایمان وجود دارد ایثار و عشق و فداکاری و گذشت نیز تجلی خواهد یافت.

گفتنی است ایمان اسمی و سطحی کافی نیست، بلکه  ایمان عمیق و خالص لازم است که بتواند سرچشمه ایثار و فداکاری گردد، زیرا این نیروی ایمان است که وقتی در قلب انسان پیدا می‌شود بزرگترین قدرت‌ها در نظرش کوچک، و در برابر سخت‌ترین مصائب مقاوم، و نسبت به ایثار جان سخاوتمند می‌گردد.

 به یاد جوانان با غیرت آتش‌نشان

غیرت به صورت صحیح و معتدل و مثبت یک نیروی دفاعی عظیم است که به کمک آن می‌توان بر بحران‌ها و پیروز شد، چرا که این نیروی باطنی هنگامی که جان و مال و ناموس و دین و ایمان در معرض تهدید قرار می‌گیرد بسیج می‌شود، و تمام نیروهای ذخیره وجود انسان را به حرکت در می‌آورد، و گاه یک انسان غیور در تحت تاثیر عامل غیرت، نیرویی به اندازه ده انسان پیدا می‌کند و تا حد ایثار و فداکاری، ایستادگی و پایمردی نشان می‌دهد.

می‌گویند تمام فعالیت‌های انسان به منظور به دست آوردن یک رشته منافع مادی و روحی و یا دفع ضرر از ناحیه جسم و روان صورت می‌گیرد با توجه به این اصل چگونه می‌شود که برخی از کارها یک نوع ایثار و فداکاری و جانبازی و از خود گذشتگی شمرده می‌شود؟

*مقصود از «ایثار» و «فداکاری» این است که انسان کاری را بدون «چشم داشت» و انتظار عوض از فرد یا جامعه انجام دهد. به عنوان نمونه مردی که از کمک به نابینایان خوشحال و شادمان می‌گردد، اگرچه این کار، او را از ضربات شکننده وجدان آزاد می‌سازد و به زندگی او نشاط و شادی می‌بخشد، اما چون او در این کار محرک مادی و سود دنیوی ندارد و حس مقابله و معاوضه او را بر این کار وادار نساخته است، از این نظر، چنین کاری از نظر عقل و شرع، عملی شایسته و ایثار و  فداکاری شمرده می‌شود.

*عشق به چیزی و یا به کسی گاهی به جایی می‌رسد که انسان غیر آن چیز و یا آن کس را فراموش می‌کند و خویشتن و منافع خویش را به دست فراموشی می‌سپارد در این‌جاست که غیر از محبوب و یا مقصد، چیزی را نمی‌بیند و جز هدف مقدسش، چیزی را نمی‌شناسد.

کلام نورانی امام هادی(علیه السلام) خطاب به مصیبت دیدگان

امام هادی علیه السلام در حدیثی می‌فرماید: «الْمُصِیبَةُ لِلصَّابِرِ وَاحِدَةٌ وَ لِلْجَازِعِ اثْنَتَانِ؛ کسی که در مقابل مصیبت صبر کند او فقط یک مصیبت دارد ولی کسی که جزع و بی تابی می‌کند مصیبت او تبدیل به دو مصیبت می‌شود.»

دنیا چه بخواهیم و چه نخواهیم با مصائبی آمیخته است و همواره چنین بوده است. مسائل ناخوشایندی که پیش می‌آید گاهی جنبۀ مالی دارد مثلا فرد ورشکست می‌شود و یا اموال و املاکی که مدت‌ها برایش زحمت کشید در آتش می‌سوزد.

گاه مصیبت جانی است مثلا عزیزانی از دست می‌روند و یا بیمار و مجروح می‌شوند، اعضایی را از دست می‌دهند و این اتفاقات گاه برای خود انسان می‌افتد.

حال در مقابل مصائب، انسان دو گونه می‌تواند عکس‌العمل نشان دهد:

اول این است که تا آنجا که می‌تواند صبر کند و در این حال فقط همان یک مصیبت را تحمل کند.

دوم اینکه جزع و بی‌تابی کند که در این حال گرفتار دو مصیبت می‌شود. زیرا جزع موجب می‌شود که اجر مصیبت از بین برود که خود، مصیبت دومی است. یا اینکه بر اثر بی‌تابی گرفتار بیماری‌هایی همچون افسردگی، ضعف اعصاب، کج خلقی، بی‌حوصلگی و مانند آن می‌شود که اینها خود مصیبت دیگری است. اینکه در حدیث آمده است که در صورت جزع دو مصیبت گریبانگیر انسان می‌شود یعنی حد اقل مصیبتی که به سراغ انسان می‌آید دو مصیبت است. گاه انسان بر اثر بی تابی به بیش از دو مصیبت مبتلا می‌شود.

خداوند در قرآن می‌فرماید: الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ * أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ یعنی کسی که در مصیبت صبر می‌کند صلوات و رحمت خداوند بر او نازل می‌شود که اجر بسیار والایی است.

در خاتمه  به همۀ مصیبت دیدگان واقعۀ پلاسکو تسلیت می‌گوییم و دعا می‌کنیم خدا مشکلاتشان را حل کند.

مسئولان هم علاوه بر ابراز همدردی، باید فکر جبران خسارات را تا آنجا که ممکن است داشته باشند؛ هم چنین اگر ساختمان‌های مشابه در تهران هم داریم باید فکری شود تا از بروز حادثه مشابه در این ساختمان‌ها جلوگیری شود. ساختمان‌هایی که فرسوده است باید محکم‌ کاری شود تا از چنین حوادثی که در نوع خود کم سابقه یا بی‌سابقه است، جلوگیری شود.

خداوندا! توفیق ایثار و فداکاری در طریق آئین پاکت به ما مرحمت کن. آمین یا رب العالمین.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.