بخش نخست میزگرد واکاوی ناهنجاریهای فرهنگ هواداری ورزشی هوادار، فوتبال را دوست دارد نه فوتبالیها را/ در ورزشگاهها پرخاشگری داریم تا اوباشگری!
تهران- ایرنا- «مجید جلالی» چهره فوتبالی است که میگوید بخش مهمی از ناهنجاریهای بروزیافته در ورزشگاهها ناشی از آسیبهای اجتماعی، فشارهای اقتصادی، ایدئولوژیک شدن امور و مسائلی مانند ترویج خشونت، سیاهنمایی، خرافات و نفرتپراکنی است. «مسعود اسدی نژاد جمالی» پژوهشگر حوزه جامعهشناسی هواداری ورزشی هم از ویژگیهایی چون ناشناسماندن در جمع هواداران به عنوان یکی

تهران- ایرنا- «مجید جلالی» چهره فوتبالی است که میگوید بخش مهمی از ناهنجاریهای بروزیافته در ورزشگاهها ناشی از آسیبهای اجتماعی، فشارهای اقتصادی، ایدئولوژیک شدن امور و مسائلی مانند ترویج خشونت، سیاهنمایی، خرافات و نفرتپراکنی است. «مسعود اسدی نژاد جمالی» پژوهشگر حوزه جامعهشناسی هواداری ورزشی هم از ویژگیهایی چون ناشناسماندن در جمع هواداران به عنوان یکی از دلایل اصلی ناهنجاریها سخن میگوید.
ورزشگاهها به خصوص استادیومهای فوتبال به دلیل انبوه جمعیتی که برای تماشای یک رخداد ورزشی در آن گرد میآیند، گاه آبستن وقایع یا نمایشگاه پدیدههای اجتماعی و فرهنگی میشوند؛ مانند مسابقه دو تیم پرطرفدار فوتبال کشور یعنی پرسپولیس تهران و تراکتورسازی تبریز که هفتم بهمنماه امسال برگزار شد.
در جریان این دیدار و قبل و بعد از آن، تصاویری از ورزشگاه آزادی به شبکههای اجتماعی سرازیر شد که کلکسیونی از هنجارشکنی و رفتارهای منافی عرف و اخلاق بود. در این میان، آنچه بیش از همه تاملبرانگیز مینمود، حضور برخی زنان هوادار فوتبال در بطن و متن این وقایع بود.
کارشناسان و پژوهشگران با توجه اتفاقات یادشده که برخی از آنها بارها در موارد مشابه تکرار شده، به واکاوی فرهنگ هواداری ورزشی پرداختهاند و همچنین چالشهایی که در این فرهنگ وجود دارد، چرایی آغشتگی این فرهنگ به ناسزا و خشونت و این که چگونه دامنههای منفی موجود در این فرهنگ را میشود کنترل و محدود کرد تا مانع تکرارش شد. علاوه بر این، چه پیشنهادها و راهکارهایی در این زمینه وجود دارد؟
اسدی نژاد: فوتبال یک پدیده جهانی است که مخاطبانش قاعدتا برخی از مناسک رفتاری را به صورت هنجاری دارند؛ این میتواند هواداری منسجم باشد مثل تشویق کردن، خوشحالی بعد از گل، تحت فشار گذاشتن تیم حریف مثلا زمانی که بازیکنش میخواهد پنالتی بزند. در این بین، گاه به دلایلی اتفاقاتی میافتد که همراه با خشونت میشود
گروه پژوهش ایرنا در برنامه «تلاقی» با عنوان «واکاوی ناهنجاریهای فرهنگ هواداری ورزشی» با «مجید جلالی» مربی و کارشناس شناخته شده فوتبال و «مسعود اسدی نژاد جمالی» پژوهشگر حوزه جامعهشناسی هواداری ورزشی به گفتوگو نشسته است.
در ادامه بخش نخست این گفتوگو را میخوانید:
فوتبال بنا به تاریخچه و پیشینهاش ورزشی سنگین و شکل و ذات این ورزش توام با خشونت بوده است
ایرنا: به نظر شما چرا فرهنگ و اتمسفر هواداری ورزشی در جهان و ایران با ناهنجاریهایی مانند ناسزا، خشونت و … آغشته است؟ مکانیسم شکلگیری این پدیده چگونه است؟ آیا در ورزشگاهها با پدیده اجتماعی انبوه خلق یا توده بیشکل مواجه هستیم؟ بنده سالها است به ورزشگاه نرفتهام اما به یاد دارم در دوران نوجوانی که به ورزشگاه میرفتم، خیلی راحت و سریع جذب دیگ جوشان فحاشی میشدم. این چه پدیدهای است؟ پیشنهادات و راهکارهای شما چیست؟
اسدی نژاد: به عقیده بنده اولین چیزی که باید در پژوهشها به آن پرداخت، پیشینه مفهومی است که میخواهیم بسنجیم. ورزش فوتبال بنا به تاریخچه و پیشینهاش ورزشی سنگین و شکل این ورزش توام با خشونت بوده است.
بر اساس تحقیقات انجام گرفته در روم باستان نتیجهگیری میشود که این ورزش به وسیله سربازان برای تقویت آمادگی جسمانیشان به وجود آمده و جنس توپ هم از چرم و پوست و مو بوده است؛ این تلاقی خشونت در پایه شکلگیری ورزش فوتبال وجود داشته و به مرور زمان در انگلستان این ورزش به وجود آمده که منجر به منع بازی فوتبال در سطح خیابانهای این کشور شد.
آموزش فوتبال درسال ۱۸۳۵ به مدارس دولتی واگذار میشود و به مرور زمان، اتحادیه بینالمللی فوتبال (فیفا) را تشکیل میدهند و مقرراتی ایجاد میکنند که همه کشورها ملزم به پذیرفتن مقررات هستند و بخشی از آن قانون خطا است. سپس رفتارهای نابهنجارگونه هواداران مانند نژادپرستی را تارگت (هدف) قرار میدهند.
پس مساله اول این که ما با یک ورزش آرام طرف نیستیم و ذات فوتبال خشن است. در بازیهای دیگر مثل والیبال درگیری فیزیکی دو گروه وجود ندارد و قطعا کمتر خشونت وجود دارد. طبق آمار فیفا، یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر از طریق تلویزیون و شبکههای اجتماعی اینترنتی یا حضور در ورزشگاه، فینال جام جهانی قطر را مشاهده کردند. دوره قبل یعنی زمانی که در روسیه برگزار میشد، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر فینال را تماشا کردند. علاوه بر تماشای فوتبال، در گوشیها بازی میکنند، استادیوم میروند وخبرها را پیگیری میکنند.
فوتبال یک پدیده جهانی است که مخاطبانش قاعدتا برخی از مناسک رفتاری را به صورت هنجاری دارند؛ این میتواند هواداری منسجم باشد مثل تشویق کردن، خوشحالی بعد از گل، تحت فشار گذاشتن تیم حریف مثلا زمانی که بازیکنش میخواهد پنالتی بزند. در این بین، گاه به دلایلی اتفاقاتی میافتد که ما به آن خشونت یا پرخاشگری میگوییم.
این دلایل به دو دسته تقسیم میشوند؛ اول فوتبالی و سپس فرهنگی، اجتماعی و حتی روانشناختی. در ساختار فوتبال ایران، بحث حساسیتهای رقابتی و سنتی بین تیمها وجود دارد. قاعدتا مثل آنچه بین استقلال و پرسپولیس و حتی در نواحی دیگری از کشور، حساسیت و دوگانگیهایی وجود دارد. بین تیمهای انزلی و سپیدرود این مساله را داریم یا بین برخی از تیمهای خوزستانی. اینها فرهنگ متفاوت هواداری را دارند که گاهی اوقات به مساله پرخاشگری و خشونت منتهی میشود. در واقع اینها در نتیجه حوادثی است که در زمین مسابقه اتفاق میافتد.
وقتی شما در شرایط آرامتری در اجتماع زندگی کنید، احتمال پرخاشگری در فرهنگ هواداری کمتر میشود
جلالی: حدود صد سال قبل در خیابانهای تهران هر محلهای یک عربدهکش یا باجگیر داشت که محله تحت کنترلش بود. امروزه، در ورزش عربدهکشهایی وجود دارند که به شکلهای مختلف از طریق مصاحبه یا کارهای دیگر، قمهکشی میکنند
بحث داوریها هم تا مدتی مطرح بود که اکنون با آوردن کمک داور ویدئویی یا همان VAR تا حدی مدیریت شده است. بحث چهرههایی که در زمین حضور دارند هم مطرح است. اگر به مربیان و بازیکنان توجه داشته باشیم، تقابلهایی با هم ایجاد میکنند و مصاحبههایی که پیش از مسابقه انجام میدهند. به خاطر دارم، در دوره هجدهم لیگ برتر یا نوزدهم، یکی از بازیکنان تیم سپاهان، پرسپولیسیها را تهدید کرده بود که این بازی برگشت هم دارد و ما هم به این شکل از شما پذیرایی خواهیم کرد. البته در دوره هجدهم به خاطر اینکه چند دوره بود که یک تیم قهرمان میشد، بحث احساس ناعدالتی هم پیش آمده بود و بین هواداران احساس ناعدالتی ایجاد شده بود.
در بحث فرهنگی اجتماعی، باید گفت در این زمینه جامعهپذیری ناقص است؛ یعنی یک فرد در فرآیند تطبیق شخصیت خودش در نظام اجتماعی، به یک سری مسائل ممکن است مبتلا باشد از جمله خشم و نارضایتی از زندگی فردی و اجتماعی که ممکن است در یک محیط ورزشی منجر به دادن شعارهایی بشود که غلیان احساسات بقیه هم برانگیخته شود. وقتی شما در یک شرایط آرامتری در اجتماع زندگی کنید قطعا امکان پرخاشگری کمتری وجود دارد.
در عوض، نامناسب بودن محیط زندگی، تربیت نامناسب فرزندان، ناشناس بودن در جمع و … مسائلی است که باید به آن توجه کرد. به اعتقاد بنده یکی از اصلیترین دلایل خشونت و پرخاشگری، ناشناس بودن فرد است.
یکی از اصلیترین دلایل خشونت و پرخاشگری در ورزشگاهها، ناشناس بودن فرد است
ایرنا: منظور پیدا کردن شخصیت کاذب در جمع است؟
اسدی نژاد: همان شخصیت تازه رها شده؛ یعنی چون کسی در ورزشگاه او را نمیشناسد، فحش میدهد.
باید توجه داشت که قشربندی هواداران فوتبال یکسان نیست. در گذشته گفته میشد که فقط طبقات کارگر مخاطبان فوتبال بودند اما امروزه این پیوستگی در همه قشرها دیده میشود.
ایرنا: در ورزشگاه با یک گروه مشخص طرف نیستیم و با انواع گروهها مواجهیم که گرد هم آمدهاند و حالت و ویژگیهای انبوه خلق را داشته و سریع تحریک میشوند.
اسدی نژاد: انبوه خلق جمعیتی است که شکل ندارد. مثلا ممکن است برای دیدار رئیسجمهور جمعیتی از همه اقشار در یک خیابان اجتماع کنند، بی آنکه همدیگر را بشناسند و در ورزشگاه هم به خاطر یک موضوع و هدف مشخص جمع میشوند. به این جمعیت انبوه خلق گفته میشود و در بعضی تعاریف جامعهشناختی توده بیشکل هم میگویند. البته، این انبوه در ورزشگاهها حضور پیدا میکنند که در نهایت منتهی میشود به هم رنگ جماعت شدن.
از سوی دیگر باید به لیدرها اشاره کرد؛ لیدرهایی که با باشگاه کار میکنند و امروزه کانون هواداران را تشکیل دادهاند و با حرکتهایی نظیر استفاده از پرچم و سرودها سعی میکنند در محیط ورزشگاه نقش هدایتگر داشته باشند. گاهی اوقات ما با لیدرهای غیررسمی مواجه هستیم که در اصطلاح در جایگاه تیفوسیهای ورزشگاه (طرفداران باتعصب و پرشور) قرار دارند و در میان هواداران مینشینند و نقش هدایتگر شعارها و سرودها را دارند.
اسدی نژاد: خشونت در ورزشگاههای ایران بیشتر کلامی است و بیشتر دچار پرخاشگری هستیم ولی در خارج به این شکل نیست. برخی کشورها دچار اوباشگری در حوزه ورزشیاند
برای کنترل ناهنجاریهای رفتاری، بالاترین سهم را رسانهها دارند
ایرنا: با توجه به اظهارات آقای اسدی نژاد و نیز مسائل فوتبالی و اجتماعی، وضعیت ناهنجاری که ایجاد میشود، یک روند اجتنابناپذیر است، نظر شما چیست؟
جلالی: به نظر بنده درباره ناهنجاریهای رفتاری سخنها بسیار است. برای کنترل این گونه ناهنجاریها بالاترین سهم را رسانهها دارند. از طریق برگزاری میزگرد و برای شناخت آسیبشناسانه راه را باید شناخت. البته لازم به ذکر است این ناهنجاریها علاوه بر بازی فوتبال در رشتههای ورزشی دیگر از قبیل والیبال، هندبال و کشتی و دیگر ورزشها هم وجود دارد.
نکته دوم این که اگر ما فکر کنیم این ناهنجاری رفتاری فقط در رشتههای ورزشی وجود دارد، اشتباه است. روح خشونت ناهنجاریها در حین رانندگی عدهای در خیابان، تعاملات اجتماعی، تعداد کلاهبرداریها، تعداد جنایتها و درگیریهای خیابانی و نیز افزایش پروندههای دادگستری دیده میشود. حدود صد سال قبل در خیابانهای تهران هر محلهای یک عربدهکش یا باجگیر داشت که محله تحت کنترلش بود. امروزه، در ورزش عربدهکشهایی وجود دارند که به شکلهای مختلف از طریق مصاحبه یا کارهای دیگر، قمهکشی میکنند.
بنابراین، منشاء این نوع ناهنجاریها به نظر بنده مشکلات اجتماعی است. حال این مشکلات چرا ما را به این جا رسانده؟ شاید علتش این است که همه چیز درگیر ایدئولوژی شده است؛ از مدرسه، ورزشگاه، اقتصاد و…درگیر ایدئولوژی شده است و البته ایدئولوژی بایدها و نبایدهای بسیاری دارد و این موجب میشود ایدئولوژی اجازه برخی بایدها و نبایدها را ندهد و این ذهن را به هم می ریزد.
در مقایسه ادوار گذشته، همواره این ناهنجاریهای رفتاری شدیدتر میشود؛ علیرغم این که تمام اهرمهای تنبیهی به کار میرود، آن هم به شدیدترین شکل از جمله افزایش جریمهها، محرومیتها و حتی کار به دستگیری و بازداشت رسیده است.
البته درآن زمان این ناهنجاریهای رفتاری مختص گروه خاصی بود اما امروزه، همهگیر شده است.
برای آسیبشناسی و درمان باید به ریشهیابی بیاندیشیم. در دوره زمانهای به سر میبریم که ترویج خشونت، سیاهنمایی، خرافات و نفرتپراکنی مفرط موجب ناهنجاری رفتاری میشود.
واکنشهای سرکوب شده از سر فقر، بیکاری و… تبدیل به رفتار ناهنجار میشود و فرد به استادیوم که وارد میشود تصورش این است که باید خشم خود را بروز دهد
جلالی: این ناهنجاریهایی که در جامعه و ورزش شاهدیم شاید علتش این است که همه چیز درگیر ایدئولوژی شده است؛ از مدرسه، ورزشگاه، اقتصاد و…
رقابت چنین شده که من نباید تندتر بدوم تا برنده شوم، بلکه با پشت پا زدن برای زمین خوردن دیگران باید برنده شوم. به مرور سطح اعتماد پایین آمده و بدبینی مفرط برای همه به وجود آورده است. بدبینی توهم ایجاد میکند و به جایی میرسد که اگر کسی بازنده شود همه عوامل را مقصر میداند، به جز خودش و با یک تلنگر منفجر میشود. البته اکثر این افراد زود هم پشیمان و نادم میشوند.
در استادیوم، واکنشهای سرکوب شده از سر فقر، بیکاری و… تبدیل به رفتار ناهنجار میشود و انباشت انرژی منفی میکند. فرد به استادیوم که وارد میشود تصورش این است که باید خشم خود را بروز دهد.
ایرنا: اما میدانیم در جوامعی که به اصطلاح مرفه هم محسوب میشوند، هواداری ورزشی دارای حواشی خاص خودش است. اگر فقر و مسائل اقتصادی موجب ناراحتی میشود، در قیاس با کجا و در قیاس با چه؟ از این منظر، نسبت به برخی محلها، ورزشگاههای ایران وضعیت بهتری دارد. لذا بگذارید بپرسم آیا در ایران پدیده هولیگانیسم ورزشی داریم یا اگر نداریم جایگزینش چیست؟
اسدی نژاد: بین هولیگانیسم در کشورهای صاحب فوتبال و ایران تفاوت وجود دارد. آنجا ناهنجاری ساختاریافته است. در کتاب «دیوانگان فوتبال» نویسندهاش با چندین نفر مصاحبه انجام داده است و به وقایع کشورهایی که با پدیده اصطلاحا «اوباشگری ورزشی» مواجهند، نفوذ کرده و مصاحبه انجام داده و مشخص شده که دلایل آنها خیلی متفاوت است.
خشونت در ورزشگاههای ایران بیشتر کلامی است و بیشتر دچار پرخاشگری هستیم ولی در خارج به این شکل نیست. از مجموعه کشورهایی که دچار اوباشگری در حوزه ورزشیاند، کشورهایی هستند که از یوگسلاوی سابق جدا شدهاند. هنگامی که آنها در لیگ قهرمانان اروپا به هم میرسند مشخص میشود که چقدر دچار حساسیت و درگیر خشونت هستند؛ به خصوص تیمهای کرواسی و صربستان.
بین هولیگانیسم در کشورهای صاحب فوتبال و ایران تفاوت وجود دارد؛ آنجا ناهنجاری ساختاریافته است
البته این محدود به شرق اروپا نیست. مثلا شعار هواداران آژاکس این است که باید بجنگی که نمیری و یکی از مخوفترین سازمانهای اوباشگری ورزشی متعلق به اطرافیان و هواداران باشگاه آژاکس است. ما در ایران با این پدیده مواجه نیستیم در تکمیل صحبتهای آقای جلالی عزیز باید بگویم به عقیده بنده بحث نارضایتی از زندگی و محیطهای پیرامونی خیلی تاثیرگذار است. در مورد مساله زنان که به بازداشت هم رسیده است. این را باید گفت که در فرهنگ ما برخوردِ سخت قطعاً تاثیر مثبت ندارد.
متاسفانه در کشور ما علوم انسانی و علوم اجتماعی موارد کناری و دکوری شدهاند و به آنها اهمیت داده نمیشود. اغلب هم به برخوردهای سخت اکتفا میشود که تاثیر مثبت ندارد. چند سال پیش بازی پرسپولیس و سپاهان در ورزشگاه آزادی بیش از ۲۰۰ نفر زخمی داشت که یک نفر بر اثر مصرف چند نوع مواد مخدر فوت کرد.
اسدی نژاد: من به پدر بچهای که در ورزشگاه فحاشی میکرد گفتم برای فرزندتان نگران نیستید در این محیط قرار میگیرد؟ پاسخ خیلی تاملبرانگیزی داد و گفت ۱۰ سال دیگر همه را یاد میگیرد؛ یعنی ما با چنین نگاهی در سطح هواداری مواجه هستیم
با این حال، ما دچار پدیده پرخاشگری کلامی هستیم که گاه به درگیری فیزیکی ختم میشود و برای این که بدانیم چرا ریشههای این پرخاشگری در ورزش ما اتفاق میافتد، نمیتوانیم با خیلی از کشورهای دیگر خودمان را مقایسه کنیم. به خصوص در انگلستان تیمهای پایتختش که اصلا خشونت و اوباشگری از آنجا ریشه گرفته است، به جان هم میافتند. بیرون از محیطهای ورزشگاه وعده میکنند و همدیگر را به قصد کشت میزنند؛ مانند سریال پیکی بلاندرز.
یک سال برای دیدن بازی به ورزشگاه آزادی رفته بودم. بازی بین تیم پرسپولیس و سایپا بود. آن زمان آقای علی دایی عزیز سرمربی سایپا بود و دو جایگاه به ایشان فحاشی میکردند ولی بقیه جایگاهها همراهی نمیکردند. چند بچه بودند که به افرادی که شعار میدادند نگاه میکردند و سپس شروع به تکرار میکردند.
من به پدر بچهای که فحاشی میکرد گفتم برای فرزندتان نگران نیستید در این محیط قرار میگیرد؟ پاسخ خیلی تاملبرانگیزی داد و گفت ۱۰ سال دیگر همه را یاد میگیرد؛ یعنی ما با چنین نگاهی در سطح هواداری مواجه هستیم.
لیدرها گاهی رفتارشان منجر به پرخاشگری و درگیری میشود
لیدرهایی که ما داریم به خصوص باشگاههای بزرگ دچار چنددستگی لیدری هستند و اغلب لیدرهای رسمی را به رسمیت نمیشناسند. لیدرها خودشان گاهی رفتارشان منجر به پرخاشگری و درگیری میشود.
چندی پیش فیلمی از باشگاه پرسپولیس پخش شد؛ قبل از بازی سپاهان که از اصلیترین عوامل درگیری آن بازی شد. در آن فیلم یک نفر حرفهای عجیب و غریب زده بود که لیدر رسمی باشگاه بود. باشگاههای ما هیچ تلاشی برای جلوگیری از اوباشگری نمیکنند و قطعا نهادهای بالاتر مثل فدراسیون فوتبال هم تلاشی نمیکنند. ما چیزی تحت عنوان معاونت فرهنگی در باشگاهها و فوتبال نداریم؛ اگر هم داریم در واقع یک چیز صوری است که وظیفهاش به برگزاری برخی مراسمها مثل مداحی در ایام مذهبی یا شادی در چنین ایامی خلاصه شده است. این در حالی است که اقدامات فرهنگی مشارکتی از راهکارهای موثر است.
در مطالعات و مشاهدات دیده شده که مثلاً در انگلیس فراخوان دادهاند هواداری که سرود خوب گفت، برایش پاداشی در نظر گرفته شود. قبل از بازی در ورزشگاهی مثلا آزادی، از شش ساعت زودتر که مردم میآیند، شروع کنیم خواندن سرود تا هواداران حفظ بشوند. در انگلستان هم همین کار را انجام دادند. در بازی منچستر و لیورپول که اصلا برای فرهنگ کشور انگلیس داستان بود چون هر دو تیم، پرطرفدار بودند، در دو شهر همین کار را کردند و با درگیر کردن هواداران در کار فرهنگی، آن مساله را مدیریت کردند. حالا آنهایی هم که همچنان طرفدار رفتار خشونتآمیز بودند با سیستمهای نظارتی مدیریتشان کردند.
چیزی تحت عنوان معاونت فرهنگی در باشگاهها و فوتبال نداریم؛ اگر هم داریم صوری است
ایرنا: آقای جلالی اگر عوامل اجتماعی را که شما اشاره فرمودید دستهبندی کنیم و عوامل فوتبالی که ایشان بخشی از آن را گفتند، شما نقش کدام را در بروز ناهنجاری در ورشگاه ها پررنگتر می بینید؟ بخش اجتماعی را شما پررنگتر میبینید اما فکر میکنید چه باید کرد؟ درباره مثالهایی که آقای اسدی نژاد بیان کردند واقعا فدراسیون و باشگاههای ما در این حوزه کارنامهشان را چطور ارزیابی میکنید؟
جلالی: باید این را اضافه کنم که ناهنجاری رفتاری تا یک جایی طبیعی است و در همه جای دنیا وجود دارد و همه برایش فکر میکنند؛ راهکارهای تشویقی برای آموزش و تنبیه. متاسفانه در ایران اصلا فکری نمیشود.
جلالی: بنده در نوجوانی هم شاهد شعار دادن در ورزشگاه امجدیه بودم. در آن زمان هم شعارهایی بود اما در مقایسه با حال، شعارهای آن زمان فقط یک شوخی بود
بنده در ژاپن دیدم که از دو ساعت قبل از بازی یک سری لیدر با طبلهای بزرگ شاید بالای بیست تا طبل و شیپور بزرگ میزدند و مشخص بود این کار را انجام میدهند تا انرژی منفی هوادارها را تخلیه کنند و بعد وارد استادیوم بشوند. گفتیم که ناهنجاری رفتاری تا یک جا و تا حدی درهمه جای دنیا وجود دارد؛ در هلند، انگلیس وترکیه هم وجود دارد. اما از یک جایی به بعد دیگر این امتدادش طبیعی نیست.
وقایع رخ داده در دیدار پرسپولیس و تراکتور یک هشدار عمیق و زنگ خطر است. باید یک مجموعهای از جامعهشناسان حرفهای وارد فوتبال بشوند تا بدانیم، چه باید کرد؟ در حال حاضر میبینیم که وضعیت خوب نیست.
بنده در نوجوانی هم شاهد شعار دادن در ورزشگاه امجدیه بودم؛ در آن زمان هم شعارهایی بود. در مقایسه با حال، شعارهای آن زمان فقط یک شوخی بود. اوج بیادبی آن موقع شعارهایی مثل تو که اون گوشه نشستی خفه شو یا شیر سماور بود. اما حالا ببینید شعارها و رفتارها چیست؟ بنابراین تا یک جایی این مسائل در همه جا هست ولی آن چیزی که ما به آن رسیدیم یک وضعیت کاملا ناهنجار و غیرطبیعی است و حالا ما باید بدانیم با این پدیده چه بکنیم؟
ما همدیگر را ترور شخصیتی کردهایم و از چشم همه انداختهایم؛ این دقیقا همان چیزی است که در فوتبال هم اتفاق افتاد
درباره لیدر باید علم این را داشته باشیم که از چه شاخصهایی باید استفاده شود؟ باید توجه داشته باشند چه کسانی را میآورند؛ کسانی که خودشان شاید منشا پرخاشگری باشند یا منشاء شعارهای زننده باشند که نباید لیدر باشند. باید مربیها حتی بازیکنان از سنین پایین در آکادمیها با این موارد و شیوههای کنترل آشنا باشند.
ما به یک جایی رسیدهایم که برای ترمیم این رفتارها باید برنامهریزی داشته باشیم و با حوصله این را دنبال کنیم. امروزه میبینید که اعتماد آسیب دیده و مثلا به مربی ایرانی اعتمادی ندارند. ما همدیگر را ترور شخصیتی کردهایم و از چشم همه انداختهایم. در این کشور مشاهده میکنیم دو گروه بودند و هر دو طرف دیندار، انقلابی و منافع ملی را دوست داشتند. یک گروه نظرش این بوده که ایران برای رسیدن به عزت باید بجنگد و گروه دیگر نظرش صلح بوده است.
دو گروه به جای ایستادن در کنار هم، مقابل همدیگر قرار گرفتند. به همدیگر نسبت خائن یا کاسب تحریم و… دادند و حواسشان نبود که همهشان از چشم مردم خواهند افتاد؛ این دقیقاً همان چیزی بود که در فوتبال هم اتفاق افتاد. یعنی تمام اقشاری که در فوتبال درگیری دارند، در برنامههای تلویزیون و فضای مجازی و دیگر محیطها همدیگر را تخریب میکنند. به این ترتیب هوادار به ورزشگاه می رود؛ فوتبال را دوست دارد اما فوتبالیها را دوست ندارد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0