بهرام حبیبی؛ نماینده مردم خمین در مجلس شورای اسلامی (دوره هفتم) و عضو کمسیون صنایع و معادن در نشست کانون فعالان اقتصادی ایران گفت: ناکارآمدی مدیران در بخشهای مختلف حاکمیتی، از جمله مدیران حوزهی صنعت، عِلتُ العِلَلِ وضعیت کنونی مملکت ماست.
به نام خدا
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
با سلام و احترام و عرض تبریک به مناسبت پیروزی حضرتعالی و ملت بزرگ ایران در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری
اینجانب بهرام حبیبی فعال حوزه صنعت، که مصادف با ایام وزارت حضرتعالی، افتخار نمایندگی مردم شریف خمین را در مجلس شورای اسلامی داشتم و خوشبختانه از آن روزگار نیز خاطرات خوبی را از تعامل شما با بنده و دیگر نمایندگان مجلس به یادگار دارم.
واقعیت این است که مدتهاست نسبت به وقایع سیاسی حس خوبی نداشته و دیدن رنج ها و آلام ملت شریف ایران انگیزه هر گونه کنش سیاسی را از بنده ستانده است. با این حال پاکدستی و اراده خیر حضرتعالی نسبت به مسایل و چالشهای موجود در کشور و سوابق ارزشمندی که از شما در دوران حضور در خانه ملت به خاطر داشتم مرا بر آن داشت که برای پیروزی جنابعالی تمام هم و غم خود را مصروف دارم و در حد وسع خویش بکوشم.
خیلی قصد تصدیع نداشته، تنها بر حسب تخصص و تجارب آکادمیک و اجرایی خود مطالبی را در حوزه صنعت خدمتتان عارض میشوم و تلاش دارم تا متنی راهبردی در این خصوص ارایه نمایم.
فلذا عرایض خود را در دو بخش چالشها و راهبردها به تلخیص مطرح میکنیم:
الف: چالشهای حوزه صنعت در ایران 1403
- ناکارآمدی مدیران در بخشهای مختلف حاکمیتی از جمله مدیران حوزه صنعت علت العلل وضعیت کنونی مملکت ماست و بر کسی پوشیده نیست که ممکن است عواید یک فرد از یک موقعیت اقتصادی و یا صنعتی در دولت حتی صد برابر حقوق مشخصی باشد که بناست از دولت دریافت کند. تحقیقا برای اداره یک خانواده سه نفره در ایران امروزبه درآمدی معادل شصت میلیون تومان احتیاج است. در حالی که کلیه حقوق و مزایای مدیران صنعتی در دولت کمتر از این مبلغ بوده و برای یک مدیرصنعتی به صرفه نیست که در یک موقعیت مدیریتی قرار بگیرد. در مقابل این وضعیت مدیران ناکارآمد و غیر متخصصی قراردارند که اصرار به حضور در این مناصب داشته و پرواضح است که بیش از آنکه این افراد روی حقوق و مزایای این قبیل مناصب حساب کنند، بر درآمدهای غیررسمی و غیرمشروع تمرکز دارند و به مثابه باکتری هایی هستند که در بدن انسان، پس از مرگ آن نیز حیات داشته و ناچارند در شرایط بحران از بدن فوت شده ارتزاق نموده و باعث تجزیه آن شوند. عدم تناسب حقوق و مزایای مدیران بخش صنعت در دولت با وظایف خطیر آنها سبب گردیده تا سیکل باطلی از روابط ناسالم اقتصادی در سطح عالی دولت شکل بگیرد و تداعی کننده مدیریت سنتی دوره قاجار باشد که مناصب حکومتی به حراج گذاشته میشد و وابستگان نالایق حکومتی در این عصر ناچار بودند برای تامین مبالغ تعهد شده به مردم فشار بیاورند. این عدم تناسب همچنان خدشه جدی در چرخش نخبگان به وجود آورده و سبب آن شده که نخبگان حوزه صنعت به بخش خصوصی کوچ کنند و در مقابل عرصه برای حضور پخمگان در سطوح مدیریتی فراهم شود. به وضعیت کنونی به هر شکل که نگریسته شود به این نتیجه خواهیم رسید که مجموع این اتفاقات به هیچ وجه تصادفی نبوده و محصول برنامه مدونی برای زمیگیر کردن ساختار صنعتی و اقتصادی کشور با توجیهات غیردقیقی همچون برقراری عدالت اداری میباشد. لذا در بادی امر میبایست درباره بر هم خوردن این چرخه خطر آفرین تدبیری بیاندیشید و چاره ای جویید.
- کشور عزیز ما ایران 9% از منابع طبیعی جهان را در اختیار داشته و از لحاظ ذخایر طبیعی جزو ده کشور نخست دنیاست. این در حالی که تنها 1% از جمعیت جهان در ایران زندگی میکنند و نتیجه منطقی چنین معادلهای این است که متوسط رفاه مردم ایران میبایست 9 برابر متوسط رفاه در دنیا باشد. در حالی که مجموع این ناکارآمدیها و فسادها از ملت ایران انسان هایی افسرده و ناامیدی ساخته که امکان فراهم آوردن حداقلها را نیز در زندگی خود از دست داده اند و مدام فکر مهاجرت و یا حتی انتحار به ذهن آنها خطور می کند.
- برکسی پوشیده نیست و طبیبت ملت بهتر از هر کسی واقف است که سفره مردم روزبه روز در حال کوچک تر شدن است و پدران و مادران این مرز و بوم به شدت نگران تامین حتی نیازهای اولیه فرزندان خود هستند و اگر به مهاجرت می اندیشند، نه ضعف در ایران دوستی و ایران خواهی آنها است، بلکه تماما مجموع ای از نگرانی هایی است که آنها از آینده معیشت فرزندان خود در ایران دارند . حضرتعالی بهتر از هر کسی میدانید که طبقه متمول امروز به هیچ وجه به مهاجرت فکر نمیکند و چه قبول کنیم و چه قبول نکنیم ایران ما امروز به بهشت سرمایه داران تبدیل شده است و اندیشه مهاجرت محدود به طبقه متوسط و ضعیف جامعه است و در واقع ترس از زباله گردی و کارتن خوابی است که خانواده های این مرز و بوم را آواره امارات و عمان و ترکیه و اروپا کرده است.
- شوربختانه از جمعیت 80 و چند میلیونی ایران کمتر از ده درصد مردم از لحاظ اقتصادی قادر به زیست آبرومندانه هستند و چهل درصد مردم نیز درآمدی بین 8 تا 20 میلیون تومان دارند که عملا امکان تامین زندگی معمولی از آنها ستانده شده است. به همین ترتیب حدود 15 درصد مردم نیز تحت پوش نهادهای حمایتی قرار داشته و 35 درصد باقیمانده فاقد امکانات اولیه از قبیل مسکن، شغل دائمی می باشند. امروزه 90 درصد مردم ایران که قبلا اغلب نیازهای خود را تامین می کردند، مجــبور به اولویت بندی احتیاجات خود شده اند که در بهترین شرایط تنها بخشی از آنها تامین می شود. بنابراین ما شاهد کاهش حداقل 70 میلیون تقاضا برای کالاهای غیر ضروری در کشور هستیم که این موضوع ابتدا در بازار و فروشندگان کالاهای غیر ضروری، خود را نشان می دهد که هم اکنون شاهد آن هستیم و یکی از دلایل اصلی عدم رونق در بازارهای کشور می باشد. در مرحله بعد به دلیل عدم فروش فروشگاه ها و بازاریان حجم سفارش به تولید کنندگان کاهش یافته و نهایتاً با بالا رفتن موجودی انبارهای شرکت های تولیدی روبرو خواهیم بود، عدم فروش محصولات کارخانجات، نهایتاً باعث کاهش درآمد کارخانه جات و بعد کاهش درآمد کارگران مثل اضافه کاری و تعدیل نیروی کار و نهایتاً ورشکستگی یا تعطیلی بسیاری از کارخانجاتی که کالاهای غیر ضروری تولید میکنند خواهد بود که تا پایان سال به صورت وسیع و گسترده در صورتی که راهکاری برای آن ارائه نگردد خود را نشان خواهد داد. یکی از راه های برون رفت از این مشکلات صادرات می باشد که متاسفانه در شرایط فعلی به دلیل متعهد کردن تولیدکنندگان به بازگشت ارز نیمایی برای آنها مقرون به صرفه نمی باشد.
- همانطور که جنابعالی نیز می دانید یکی از راه های برون رفت کشور از وضعیت موجود توجه به تولید کنندگان داخلی و حمایت درست و منصفانه از آنهاست. رکن کلیدی و تکمیل کننده ی هر برنامه ای که برای رهایی از وضعیت موجود و حرکت به سمت جایگاه مطلوب داشته باشید توجه به تولید کنندگان داخلی می باشد. اگرچه امروز ضربات سنگینی به بنیه تولید ملی وارد شده است و فشارهای بیرونی زیادی از جمله تحریم ها تولیدکنندگان را به شدت آسیب پذیر کرده است، اما به نظر می رسد تصمیماتی که در دولت های گذشته به عنوان حمایت از تولید گرفته شده است در واقع تیر خلاصی بوده که با ادامه آن باید فاتحه تولید را در این کشور خواند.
- پر واضح است که هر کشوری که بخواهد به تولیدکنندگان خود پر و بال بدهد و آنها را به عنوان یک بازوی اجرایی قوی جهت خنثی سازی تحریم ها بداند، باید از تولیدکنندگان خود در برابر تولیدکنندگان خارجی محافظت نماید اما در کمال تاسف باید عرض کنم در حال حاضر سیاست فعلی کشور متمرکز بر حمایت از تولیدکنندگان خارجی و نابودی صنایع داخلی است. به نظر نمیرسد که این امر یک اشتباه محاسباتی باشد کلیه کسانی که مسئولین را به سوی همچین تصمیماتی سوق داده اند، کاملا هوشیارانه کمر به نابودی تولیدکنندگان داخلی بسته اند چگونه ممکن است در کشوری که همه مسئولین آن و مخصوصا مقام معظم رهبری سفارش به حمایت از تولید نموده است، قوانینی وضع گردد که از تولید کنندگان خارجی حمایت شود و از تولید کنندگان داخلی مالیات اضافی دریافت شود توجه به این امر شاید باعث باز شدن گره های کوری باشد که امروز گریبان صنعتگران داخلی را گرفته است.در حال حاضر اگر یک شرکت تولیدی بخواهد محصولات خود را صادر نماید باید تمام هزینه های خود را به قیمت روز و با محاسبه دلار نزدیک به 57 هزار تومان پرداخت نماید و هنگام صادرات باید ریال ارزی خود را به قیمت 40 الی 42 هزار تومان دریافت نماید. یعنی به ازای هر دلار صادراتی مبلغ حدوداً 16 هزار تومان از تولید کنندگان و صادر کنندگان داخلی دریافت می کنیم و اما این تفاوت آیا به جیب دولت می رود و یا به جیب تولید کنندگان خارجی میرود ؟ هر بازرگان و وارد کننده ای که امروز بخواهد کالای مجازی را وارد کشور نماید باید از سامانه نیما، ارزی به قیمت 41 هزار تومان دریافت نماید این موضوع باعث می شود قیمت تمام شده کالاهای وارداتی به نسبت کالاهای تولید داخل، به ازای هر دلار 16 هزار تومان ارزانتر ارائه گردد . در واقع ما این بستر را برای تولید کنندگان خارجی فراهم کرده ایم که کالای خود را 28% ارزانتر از تولید کنندگان داخلی عرضه نمایند. با وجود چنین حمایت هایی از تولید کنندگان خارجی و چنین هزینه هایی که که از تولید کنندگان داخلی دریافت میکنیم، جای تعجب است که چگونه هنوز این صنعت روی پای خود مانده است ؟
- در باب آنچه گفته شد تنها به یک مثال بسنده میکنم و الباقی مسایل شبیه مثال مطرح شده می باشند و حکایت از مدیریت صنعتی کشور در اوضاع کنونی دارد. در حال حاضر تولیدات ایران خودرو و سایپا در کشور به جای اینکه یک نقطه قوتی برای کشور باشند تبدیل به ارابه مرگ برای کشته شدن بیش از 60 هزار نفر از هموطنانمان شده است. در کشور این دو شرکت زیان ده محصولات خود را به قیمت نازلی از طرق مختلف به فروش می رساند و به عنوان مثال قیمت یکدستگاه پژو 207 دنده ای فرمان هیدرولیک در کارخانه 334 میلیون تومان و قیمت فروش آن در بازار آزاد 735 میلیون تومان می باشد. یعنی 401 میلیون تومان گرانتر از نرخ فروش کارخانه در بازار آزاد به فروش می رسد. یک کارخانه با هزاران میلیارد سرمایه گذاری و هزاران نفر کارگر و هزاران قطعه و لوازم یک خودرو ملی را تولید می کند و 334 میلیون تومان دریافت می کند و دست آخر هم زیان ده می شود در حالی که مافیای قدرت با دیدن این مدیر و آن نماینده و آن آقا بیش از 400 میلیون تومان سود می کنند بدون اینکه هیچ سرمایه ای به جز روابط به کار گرفته باشند.
آیا به نظر شما حل این مشکل اگر اراده جدی برای رفع آن وجود داشته باشد مشکل است ؟
این تنها یک نمونه از میلیون ها مواردی از تضییع بیت المال و دزدی و اختلاس و اتلاف منابع و خوردن پول های مردم در کشور است که زبان این حقیر از گفتن آن شرم دارد.
آنچه بیان شد تنها گوشه ای از چالش های موجود در کشور در حوزه صنعت میباشد که متناسب با آن در حد بضاعت راهبردهایی نیز مطرح میشود. البته ذکر این نکته نیز لازم است که بنده همچون بسیاری دیگر از صنعتگران ایران زمین و کسانی که تجربه ای در این حوزه اندوخته کرده اند، وظیفه خود میدانم که در کنار دولت شما باشم و در هر سطح ممکن حضرتعالی را در اهدافتان حمایت کنم.
ب: راهبردها
جناب آقای دکتر پزشکیان به نظر می رسد حضرتعالی بعد از شروع دولت خود لازم است در نیمه دوم سال اقدام به اصلاح حقوق کارکنان و کارمندان و کارگران کنید و در عوض با برداشتن تعهد صادرات از تولید کنندگان و ارائه بسته های تشویقی در مصرف انرژی مشکل وسیعی از مردم کشور را حل نمایید .و قدرت خرید قشر وسیعی از مردم را افزایش دهید بدین ترتیب میتوانید گوشه ای از مشکلات مردم و تولید کنندگان را حل نمایید.
زیرا کاهش درآمد کارکنان و کارگران باعث پایین آمدن قدرت خرید مردم و نهایتاٌ پایین آمدن درآمد و فروش بازاریان و کسبه و در نهایت باعث کاهش فروش تولید کنندگان و در نهایت منجر به تعطیلی تولید کنندگان کالاهای غیر ضروری خواهد شد و این تعطیلی، دوباره باعث کاهش قدرت خرید مردم ودر نهایت نابودی تولید کنندگان کشور خواهد شد. خواهشمند است قبل از این که کشور به این بحران بسیار مهم و جدی برسد این امر را جدی گرفته و راه کارهای مناسبی برای آن اتخاذ نمایید تا شاهد نابودی اندک صنایع کشور نباشیم.
جناب آقای دکتر افرادی که در این کشور مثل جنابعالی سالم زندگی کرده اند و این غارتها را می بینند خون گریه میکنند لذا حق دارند که پای صندوق های رای نیایند اما اینبار به خاطر وجود شما و پاکدستی جنابعالی تعدادی از آنان قانع شدند که در این انتخابات شرکت کنند که تعداد آنها از 50% تجاوز نکرد به نظر می رسد این آخرین فرصت و اعتماد مردم به جنابعالی می باشد و در صورت شکست برنامه ها و گفتار خود مبنی بر مبارزه با فساد دیگر کسی در پای صندوق های رای حاضر نمی شود. این 4 سال مثل برق می گذرد.
امیدوارم بتوانید به آنچه گفته اید عمل کنید ما همه ی افرادی که ستادهای شما خالصانه و بدون هیچ چشم داشتی مردم را تشویق به رای دادن به جنابعالی نموده ایم امروز هم بدون هیچ چشمداشتی حاضر به جان فشانی در راه هدف مقدسی که شروع کرده اید می باشیم . اجازه ندهید افرادی که توسط این مافیاهای قدرت به هر طریقی در کمیته ها نفوذ کرده اند جریان فساد ستیزی را از راه خود منحرف نمایند.
یکی از راه های مهم خروج کشور از بحران اقتصادی و خارج شدن از سیاه چاله های فساد که توسط مافیاهای گوناگون در در کشور طی سال های گذشته رشد کرده اند و اکنون قادر هستند هر کسی را که در مقابل آنان قرار گیرد، نابود کنند تدوین یک برنامه کلی و مدون برای مبارزه با فساد است برای اجرایی کردن این برنامه دولت نیازمند به همراهی و همکاری همه جانبه با مجلس و قوه قضاییه است زیر این مافیا چنان چاق و چله شده اند که به راحتی امکان نابودی آن میسر نمی باشد. وجود مدیران توانمند و فساد ستیز در دولت جنابعالی یکی از راه کارهای دیگری است که می تواند شما را به سر منزل مقصود نزدیک کند.
و من الله توفیق – بهرام حبیبی
نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی مردم خمین و عضو کمسیون صنایع مجلس شورای اسلامی
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 2