ساماندهی مدیریت ورزشی کشور؛ چالشها و فرصتها
عصرآزادی آنلاین/ نوید مدیرپناه – کارشناس ارشد مدیریت راهبردی ورزش
اهالی ورزش بخوبی میدانند که موفقیت های ورزشی؛ مرهون تلاشهای طیف وسیعی از مدیران ورزش کشور است که در جایگاه های مدیریتی مشغول انجام وظیفه هستند و هرچند بیشترین زحمات بر دوش مربیان و کادر فنی قرار دارد اما اگر حمایت های مدیریت ورزشی کشور نباشد، هرگز موفقیت هایی که از سال های گذاشته تا به الآن بدست آمده است میسر نمیشد.
در دنیای امروز رشته مدیریت را عالیترین مجموعه دانستنی ها قلمداد میکنند زیرا دیگر به روشنی به اثبات رسیده است که همهی امکانات و منابع باید به درستی مدیریت شود تا بتوان به نتایج قابل قبولی رسید و مجموعههای تحت مدیریت را به توسعه و تعالی رساند.
اهمیت ورزش نیز ایجاب میکند تا دستاندرکاران موضوع مدیریت در این حوزه را بیشتر از گذشته جدی بگیرند و در این راه، همهی تلاشهای خود را بکار بندند تا مدیریت ورزشی کشور ساماندهی شود و نارضایتیهای موجود کاهش یابد.
در این زمینه لازم به نظر میرسد تا به نکات مهمی که همیشه در باره آنها چالشهایی وجود داشته است اشارهای شود.
جامعه ورزش کشور همیشه این دغدغه را داشته که مدیران ورزشی از میان افراد کارآمد برگزیده شوند تا بتوانند مشکلات موجود را از سر راه توسعه و پیشرفت ورزش کشور بردارند و زحمات دستاندرکاران بخش های مختلف ورزش را به هدر ندهند بلکه به نتایج بسیار چشمگیری نیز برسانند.
این خواسته به نظر بسیار منطقی میرسد زیرا همانگونه که به آن اشاره داشتیم، مدیریت درست منابع میتواند از هدر رفت امکانات جلوگیری کند و منافع سرشاری را برای حوزههای تحت مدیریت به ارمغان آورد.
حال که قرار بر این است تا مدیران ورزشی از میان افراد لایق و شایسته برگزیده و بکار گمارده شوند، باید این پرسش مطرح شود که چگونه میتوان این وظیفهی سنگین را به انجام رساند؟
شاید بتوان سریعترین و صریحترین پاسخ را اینگونه بیان کرد:
“تعیین و تبیین معیارها و شاخصههای گزینش، انتخاب و انتصاب مدیران ورزشی؛ بر اساس اصول و مبانی توسعه و پیشرفت ورزش کشور”
وقتی قصد داریم به توسعه و پیشرفت در ورزش کشور دست یابیم پس بهتر به نظر میرسد که معیارها و شاخصههای گزینش، انتخاب و انتصاب مدیران ورزشی کشور را نیز بر این اساس تعیین و تبیین کنیم و از سایر موارد دست برداریم.
نکتهای که در این باره بیش از دیگر موارد نمایان میشود این است که فرصتهای شغلی برای مدیران ورزشی در سه بخش: ۱- مدیران ورزشی دولتی ۲- مدیران ورزشی غیردولتی ۳- مدیران ورزشی باشگاهها که به دو بخش باشگاههای دولتی و غیر دولتی تقسیمبندی میشود، به تعریف میرسد و همه میدانند که اگر بخشهای مدیریت دولتی و غیردولتی ورزش کشور، به درستی فعالیت کنند اما از کیفیت مدیریت باشگاه های ورزشی غافل شویم، همهی رشتهها پنبه خواهد شد.
فرصتهای شغلی که برای مدیران ورزشی وجود دارد شامل مدیریت بخش دولتی از عالیترین سطح مدیریتی در راس وزارت ورزش و جوانان یعنی وزیر، معاونان، مدیرکلها و بطور کل، مدیران ستادی در وزارتخانه و متصل به آن و سپس مدیران دولتی در حوزهی صف شامل مدیرکلهای ورزش و جوانان در استانها و معاونان آنها، روسای ادارات ورزش و جوانان در شهرستانها.
مدیریت غیردولتی شامل روسای فدراسیونها و مدیران ستادی و سپس روسای هیئتهای استانی و شهرستانی و متصل به آنها بعنوان بخش صف. مدیریت باشگاههای ورزشی دولتی و غیردولتی که همهی این ها در بدنهی سازمان های ورزشی در نظر گرفته شده است اما چه تعداد از فارغالتحصیلان رشته مدیریت ورزشی در این جایگاه ها قرار دارند؟
آیا بهتر این نیست تا پستها و جایگاه های مدیریتی را به دانشآموختگان رشته مدیریت ورزشی بسپاریم تا مسیر تخصصی مدیریت ورزشی توسط این نوع مدیران پیموده شود؟
البته یادمان نرود که ما اکنون در سال 1403 هستیم و تعداد فارغالتحصیلان رشته مدیریت ورزشی با سال های گذشته بسیار متفاوت است و باید برای آیندهی این رشته دانشگاهی و دانشآموختگان آن، چارهاندیشی درست و منطقی انجام شود.
نکته دیگری که بسیار با اهمیت به نظر میرسد؛ جداسازی حریم و مرز میان مدیریت ورزشی در بخشهای دولتی و غیردولتی است پس بیاییم تکلیف را روشن کنیم و ساز و کاری را به تعریف برسانیم تا افرادی که دولتی هستند فقط در فرصتهای شغلی مدیریت ورزشی دولتی حق گزینش، انتخاب و انتصاب داشته باشند و حق ورود به فرصتهای شغلی مدیریت ورزشی غیر دولتی را نداشته باشند.
تجربه نشان داده است؛ برخی از کسانی که فرصتهای شغلی مدیریت ورزشی غیردولتی را اشغال میکنند و مستخدم دولت هستند نمیتوانند متاثر از تصمیمات اشتباه مدیران ورزشی بخش دولتی نباشند و ممکن است منافع قانونی و در چارچوب سیاستهای کلی کشور که مربوط به حوزههای غیردولتی است را با مخاطرات جدی روبرو سازند و از سوی دیگر؛ مستخدم دولت در فرصتهای شغلی مدیریت ورزشی بخش غیردولتی دارای انگیزههای خدمتی لازم و کافی در جهت حفاظت و به رشد رساندن منافع بخش غیردولتی را ندارد ولی اگر یک شخصی که مستخدم دولت نیست و بر اساس معیارها و شاخصههای درست و منطقی؛ گزینش و انتخاب شود، خواهد توانست بدون در نظر داشتن تصمیمات و فرامین اشتباه مدیران دولتی، در جهت منافع بخش غیردولتی گام بردارد و بیتردید؛ بخش دولتی نیز نقش حمایت، هدایت و نظارت را در چارچوب قانون به درستی و با قدرت بالا ایفا خواهد کرد و بخش غیردولتی هم تحت حمایت، هدایت و نظارت بخش دولتی و حاکمیتی به توسعه و پیشرفت خواهد رسید.
بخشی از ریشههای فساد در ورزش نیز در این زمینهها وجود دارد یعنی کسی مستخدم دولت است اما یک فرصت شغلی در بخش مدیریت ورزشی غیردولتی را اشغال کرده است؛ حال باید دید که آیا این شخص مامور است تا در جهت منافع بخش دولتی حرکت کند یا در جهت منافع بخش غیردولتی؟ البته منظور دقیقاً آن جاهایی است که یک مقام دولتی برخلاف منافع مشروع و قانونی بخش غیردولتی و خارج از چارچوب قانون تصمیم بگیرد و بخواهد نظرش را بر مدیر ورزشی بخش غیردولتی که مستخدم دولت است تحمیل کند.
آیا این نوع مدیران ورزشی در جهت منافع بخش غیردولتی گام برمیدارند و یا مجبورند فرامین مدیران بخش دولتی را اجرا کنند؟ آیا پاسخگویی به این پرسش دشوار است؟
آنچه که ورزش کشور از آن رنج میبرد این است که مدیران ورزشی بخش غیردولتی ما بجای حفاظت از منافع مشروع، و قانونی حوزهی خود؛ مجبورند تابع فرامین برخی مدیران بخش دولتی باشند که یادشان میرود فقط نقش حمایت، هدایت، نظارت و نه دخالت را دارند.
چنین به نظر میرسد که اگر مدیریت سازمان های ورزشی غیردولتی به دانشآموختگان رشته مدیریت ورزشی که مستخدم دولت نیستند سپرده شود، هم انگیزههای لازم و کافی در این نوع مدیران برای توسعه و پیشرفت ورزش کشور وجود دارد و همه وظایف محوله را با جدیت تمام به انجام خواهند رساند و هم مدیران ورزشی دولتی میتوانند بدون در نظر گرفتن هر نوع ملاحظات غیرقانونی، به امر حمایت، هدایت و نظارت (که وظیفه اصلی دولت است) مبادرت ورزند.
برچسب ها :نوید مدیرپناه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0