سرنوشت تلخ دریای خزر در نبودِ مدیریت منطقهای
حمید علیزاده لاهیجانیI استاد پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علومجَوی تهران- ایرنا- دریای خزر بزرگترین بدنه آبی محصور در خشکی است که سبب تعدیل آب و هوای سواحل پیرامونی میشود. این دریا باعث سرسبزی سواحل جنوبی خزر بوده که بستر شبکه ترابری دریایی کشورهای پیرامونی را ایجاد میکند و از دل آن منابع نفت و
حمید علیزاده لاهیجانیI استاد پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علومجَوی
تهران- ایرنا- دریای خزر بزرگترین بدنه آبی محصور در خشکی است که سبب تعدیل آب و هوای سواحل پیرامونی میشود. این دریا باعث سرسبزی سواحل جنوبی خزر بوده که بستر شبکه ترابری دریایی کشورهای پیرامونی را ایجاد میکند و از دل آن منابع نفت و گاز استخراج میشود.
دریای خزر در چند سده اخیر توسط ایران و روسیه (سپس شوروی) مدیریت میشد. در سده بیستم میلادی تحولات منطقهای و جهانی روی داد که به چگونگی بهرهبرداری از منابع دریای خزر اثر گذاشت. این تحولات عبارتند از جنگ جهانی اول، انقلاب روسیه، جنگ جهانی دوم، انقلاب اسلامی در ایران و فروپاشی شوروی.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوری شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی و تشکیل کشورهای جدید مهمترین تحول منطقهای که برای دریای خزر و چگونگی بهرهبرداری از آن سرنوشتساز شده است. پیش از آن بهرهبرداری از منابع زیستی دریای خزر و احیای ذخایر آن با ترتیبات بین دو کشور ایران و شوروی تعیین میشد. در عین حال بهرهبرداری از منابع زیست با ساختار مشخص و زیر نظارت دولت بود و سهم صید قاچاق هم ناچیز بود.
اما اکنون توافقها باید بین پنج کشور انجام شود. پس از فروپاشی شوری صید و شکار در خزر بیش از ظرفیت زیستی دریا انجام میشود. صید ماهیان خاویاری در ابتدای سده بیستم میلادی، سی هزار تن در سال بود که اکنون به صفر رسیده است. اما صید قاچاق هنوز ادامه دارد. صید کل ماهیان در دریای خزر در ابتدای سده بیستم میلادی، ۶۰۰ هزار تُن در سال بود که اکنون به حدود یکصد هزار تن در سال کاهش یافته است.
کاهش شدید ذخایر و صید مصادف است با فروپاشی شوروی به طوری که در کشورهای پیرامونی رقابت بر سر افزایش صید در گرفت و صید قاچاق به شدت افزایش یافت.
پس از فروپاشی شوروی نشستهای متعددی بین کشورهای ساحلی برگزار شد و ساختارهای مختلف منطقهای شکل گرفت. نمونه بارز آن تصویب کنوانسیون تهران در ۱۲ اوت ۲۰۰۶ میلادی مصاف با ۲۱ مرداد ۸۵ است که به این مناسبت، این روز به نام روز منطقهای دریای خزر نامیده شده است.
آیا پس از این همه جلسات، ایجاد ساختارها و توافقات موردی اجرا شده است که اثر محسوس بر محیط زیست خزر داشته باشد؟ اجرای ۲ مورد توافق مهم که شامل ممنوعیت شکار فُوک خزری و ممنوعیت صید ماهیان خاویاری بوده و هست، اکنون چگونه است؟ در کشورهای پیرامونی خزر، ماهیان خاوریاری و خاویار آنها به سهولت در دسترس است که حاکی از گستردگی صید قاچاق دارد.
اکنون بیش از سه دهه از فروپاشی شوروی میگذرد. زیستبوم دریای خزر هر روز رنجورتر میشود. شاید در نگاه اول پیشروی و پَسروی دریای خزر و در پی آن پر آب شدن و خشک شدن تالابها بسیار مهم جلوه کند.
نگران تَراز آب و خشک شدن دریای خزر نباشیم. در گذشته تراز آب خزر بیشتر از این هم نوسان داشته و اکوسیستم (مجموعه موجودات زنده) آن پایدار مانده است.
آنچه اکنون در دریای خزر در حال رخ دادن است بسیار فراتر از نوسان تراز آب به نظر میرسد که در بدنه آبی اصلی خزر کم اکسیژنی و افزایش سولفید هیدروژن به دلیل گرمایش جهانی در حال گسترش است. صید و شکار بیش از ظرفیت نیز مزید بر آنها شده است. در این شرایط لازم است توافقات انجام شده توسط تک تک کشورها اجرا شود و سیستمی برای پایش اجرا گذاشته شده و بازخورد اجرا برای مردم کشورهای پیرامونی تشریح شود وگرنه با کاهش شدید ذخایر زیستی خزر، انقراض گونهها و گسترش شکوفایی جلبکی روبرو خواهیم شد که پدیدهای تلخ برای دریا و ساکنان سواحل آن خواهد بود.
برچسب ها :سرنوشت تلخ دریای خزر ، نبودِ مدیریت منطقهای
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0